دنیای این روزهای من

آشوب زندگی من......

دنیای این روزهای من

آشوب زندگی من......

جنگ

دقت کردید که ما آدما همیشه در حال جنگیم ٬ 

 

خوب فکر کنید .... 

 

همیشه داریم میگیم زندگی یه جنگِ٬با مشکلات باید جنگید٬واسه گرفتن حق بجنگ 

 

واسه کارت بجنگ٬واسه درست بجنگ٬واسه زندگیت بجنگ٬واسه عشقت بجنگ ٬ 

 

واسه نون شبِ زنو بچت بجنگ٬الانم که واسه نفس کشیدن هم  باید بجنگی..... 

 

اینا یعنی چی٬مگه دنیا جبهه هستش................!؟ 

 

چرا اینقدر جنگ..... 

   

خسته کننده نیستش٬من یکیو که بد خستم کرده٬دیگه  نمیتونم بجنگم..... 

 بابا دیگه خسته شدم  از این همه جنگیدن٬ آخه چقدر ........ 

 واقعا خدا هدفش از خلقت همش جنگ بود...؟ 

 

نه....؟ 

 

پس چرا اینطوری هستش.... 

 

پس کی صلح٬٬٬آرامش چی میشه.......................................................؟ 

 

خدا یا.........!!

نظرات 1 + ارسال نظر
جوان یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:11 http://javan.blogsky.com

دوست دارم برگردم، به همان مدرسه، همان کلاس و همان نیمکت، و باز تو باشی که بخوانی، بابا آب داد، دو دو تا چهارتا، تو باشی که بنویسی و همان تخته سیاه، سیاه سیاه، و من باشم که گوش بدهم! بله این بار گوش بدهم، و تو بگویی فلانی امروز ساکتی؟

روز معلم مبارک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد