دنیای این روزهای من

آشوب زندگی من......

دنیای این روزهای من

آشوب زندگی من......

ادعا

نمیدونم کیا تونستند توصدای امریکا  فیلم حمله کردن 10 –20 تا  پسر به دو تا دختره بخت برگشته که تنها جرمشون فقط تیپشون بودو ببینند.....

چه حسی بهتون دست داد....

یاد چی افتادید....

مثل بیابونای آفریقا نبود که یه گله حیوون وحشی به یه آهو حمله میکنندو بعدشم نعره پیروزی سر میدن..

درست حدس نزدم..؟

احساس خفگی نکردید...؟

ننگ بر ما..........

ما واقعا چه جور ملتی هستیم....

همه چیزمون شده ادعا....

فقط بلدیم لاف آدم بودن بزنیم....

فقط از مردی واسمون اسمش مونده...

فکر میکنیم خیلی متمدنو روشن فکریم....

از عالمو آدم طلبکاریم اما بدهیای خودمونو نمیبینیم.........

ما هیچی نیستیم بجز یه عده موجود پست که بوی تعفونمون داره خودمنو خفه میکنه....

از حرفام نارحت نشید.حق با شماست جرم  چند نفرو نباید به همه نسبت داد....

اما یادتون باشه اون چند نفرهم از خود ما هستند....

خیلیا تو اونجا حتی حاضر نشدن از ماشیناشون پیاده  شن....


وای بر من.....


وای بر ما......................................................

قمار

الان top tv داره کنسرت خدا بیامرز فرهادو نشون میده.


آدم بد جور تو فکر میره که خدا یا ما چه کسایو از دست دادیم.اینارو با چه چیزی قمار کردیم


واقعا ارزششو داشت..................


آیا بازم کسایی مثل فرهاد.فریدون.شاملو یا صدها نفری که تو این مملکت بدون دلیل خاموش


شدنو هنرشونو تو خونه هاشون نگه داشتن بوجود میاد....


واقعا ما تو این مملکت چه چیزاییو باختیم خدا یا....

دوری

خدا یا چقدر دوری.............................!

شب سرد

خدا یا چقدر دلم گرفته امشب....  

 

چه شب بدو سردیه..........

 

کاش میتونستم بخوابم........ 

 

یه خواب بدون کابوس........ 

 

چی میشد این فلک یه طور دیگه میچرخید......... 

 

چی میشد من یکی دیگه تو یه جای دیگه بودم........... 

  

 چی میشد یه خورده آرامش تو وجودم بود........

 

چقدر این من بودن سخته...... 

 

تا کی من باید این ( من ) باشم............ 

  

 تا کی باید این منو تحمل کنم.......

 

کاش امشب اینقدر سرد نبود....!؟ 

 

کاش نبودم.................................................

جنگ

دقت کردید که ما آدما همیشه در حال جنگیم ٬ 

 

خوب فکر کنید .... 

 

همیشه داریم میگیم زندگی یه جنگِ٬با مشکلات باید جنگید٬واسه گرفتن حق بجنگ 

 

واسه کارت بجنگ٬واسه درست بجنگ٬واسه زندگیت بجنگ٬واسه عشقت بجنگ ٬ 

 

واسه نون شبِ زنو بچت بجنگ٬الانم که واسه نفس کشیدن هم  باید بجنگی..... 

 

اینا یعنی چی٬مگه دنیا جبهه هستش................!؟ 

 

چرا اینقدر جنگ..... 

   

خسته کننده نیستش٬من یکیو که بد خستم کرده٬دیگه  نمیتونم بجنگم..... 

 بابا دیگه خسته شدم  از این همه جنگیدن٬ آخه چقدر ........ 

 واقعا خدا هدفش از خلقت همش جنگ بود...؟ 

 

نه....؟ 

 

پس چرا اینطوری هستش.... 

 

پس کی صلح٬٬٬آرامش چی میشه.......................................................؟ 

 

خدا یا.........!!

بغض

یه بغض عجیب غریبی داره اذیتم میکنه٬هی میگیرو ول میکنه٬٬دوست دارم یه دل سیر اشک   

 

 بریزمو شکایت کنم٬از هم چیز از خودم از قسمتم از دنیا از مردم از بابام که زود رفتو  منو تنها

 

 گذاشت از مامان که با کارام پیرش کردم از پرستوم که نمیتونه درکم کنه از دوستام که بعد از  

 

۱۵ـ۲۰ سال تازه شناختمشون از زندگیم که توش هیچیو به سرانجام نرسوندم از............... !

   

بد هوس یه موزیک کردم  

 

مثل ۲ماهی گوگوش یا نیاز فریدون فروغی ٬ 

 

نمیدونم اما دوست دارم یه طوری دلمو خالی کنم ٬با داد با گریه یا با یه دردودل.... 

 

دلم میخواد الان یکی بهم زنگ بزن٬کسی که الان واقعا به صداش احتیاج دارم٬ 

 

دقت کردم که چند ساعت هستش که هی چشم میره رو صفحه گوشی٬از این حالت  

 

متنفرم٬یه طوری لنگ در هوایی ٬یه انتظار بیخود هستش ٬نمیدونی چی میخوای فقط  

 

میدونی که باید منتظر باشی٬واسه چیشو نمیدونی............خدا یا چقدر حس بدی دارم .. 

 

 گیرم که نصفه شبی بنده خدا از خواب بیدار شدو باهات تماس گرفت٬میخوای 

 

چی بهش بگی وقتی که نمیتونی خیلی چیزارو واسش روشن کنی٬ 

 

اصلا اومدیمو بهش گفتی٬با این کارت بغضت که درست نمیشه که هیچ ٬دل اون بنده خدا هم  

 

داغون میشه٬خیلی کم مشکل داره که واسه یه احساس بیخود شبانه میخوای چند روز  فکرو 

 

ذکرشو به هم بریزی........ 

 

که چی بشه.........!!؟ 

 

خدا یا انسان بودن چقدر سخت٬این احساس داشتن چیه که وبال گردن آدم کردی............ 

 

واقعا تو اینقدر بیکار بودی که برداشتی چند تا گلو قاطی کردی که آدم به وجود بیاریو بعدشم 

 

بندازیشون به جون هم اونم تو خرابه ای مثل زمین....واقعا که٬٬٬٬٬٬٬٬٬٬! 

  

چقدر دلم جاده چالوسو میخواد.....................................................................

حسرت

خدا یا چقدر حسرت تو دلم مونده......... 

 

چقدر آرزو دارم.............. 

 

ممکنه از نظر تو چیز زیادی نباشه ٬امه واسه من یه دنیاست..... 

 

خنده داره  نه....!؟؟ 

   

اره حقم داری بخندی چون تو بالای کوچه ای من این پایین موندمو چشو دوختم 

 

به تو٬ 

الان من باید با این همه مصیبتی که سرم اوردی  متنفر باشمو ازت فرار کنم٬اما 

 

چی کار کنم خدامی٬میترسم اگه چشمم به تو نباشه اونیم که واسم موندرو 

 

ازم بگیریو بدبختترم کنی...................... 

 

من خیلی چیزارو تو زندگیم دیدمو چشیدم٬چیزایی که واسه خیلیا آرزو بودرو تو بهم 

 

دادی٬ خیلی خیلی هوامو داشتی٬محبتایی بهم کردی که اصلا لیاقتشو نداشتم 

ممنونم٬دمت گرم٬مرسی٬خیلی با مرامی٬اصلاْ آخرِ خدایی هستی به خدا .............. 

 

اما الان چی٬تورو به هر کی دوست داری این کارو با من نکن به خدایت قسم این حق من نیست 

 

این همه بلا روا نیستش٬مگه من چقدر طاقت دارم٬کاسه صبرم بد جور لبریز شده به اسمت  

 

قسم  خیلی دارم کم میارم٬بد روزاییو میگزرونم............... 

 

هر کاری میکنی ٬کن....اما دیگه نزار بیشتر از این شرمندش بشم......... 

این کارو با من نکن.........................!! 

 

دیوونگی

فکر میکنم زمان واسه من متوقف شده 

 

اصلا حرکت نمیکنه٬ثانیه ها مثل سال میمونند.... 

 

آخرین باری که خوابیدم درست یادم نمیاد کی بودش.... 

 

از خوابیدن میترسم٬از این که بخوابمو کابوس تلخ ببینم٬یا از اینکه  

 

از خواب بیدار بشمو ببینم بازم یه روز دیگه گذشته اما هیچ چیزی فرق 

 

نکرده٬از این که بازم شرمندش بشمو بازم بهونه بیارم٬یا دروغ بگم........................ 

 

نمیدونم چند ساعت از روزو  رو بالا پشتبوم میگزرونم تا روز تموم شه٬نمیتونم 

 

تو اتاق باشم٬به شدت احساس خفگی میکنم ٬حس میکنم زیر پرسم..... 

 

نفسم بند میادو بغض گلومو میگیره٬قشنگ احساس تنگیه نفس میکنم.... 

 

جدیدا هم که با خودم حرف میزنم٬ 

 

اولا از دیونه شدن میترسیدم اما الان از خدامه که دیونه شم٬خوبیش اینکه 

 

دیگه خیلی چیزارو نمیفهمم.......  

 

فکرشو کنید آدم دیونه بشه٬دنیا همینطور داره حرکت میکنه٬زندگی بدو خوب پیش میره 

 

اتفاقها میفته٬دلا میشکنه٬عزیزای آدم میرن٬اما دیوونه هیچی نمیفهمه٬تو دنیای خودشه 

 

بدو خوبشو کاری ندارم ٬موضوع اینه که تو دنیایی سیر میکنه که مال خودشه 

 

هیچ تعهدی نسبت به کسی نداره 

 

فقط خودشه....... 

 

اون سر جاش هستش اما زندگی واسه خودش میره....... 

 

فکرش خیلی قشنگه٬اما مشکل اینجاست که این دیونگی ارزش اینو  

 

داره که آدم عشقشو از یاد ببره.......!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

 

عشقی که معنی تمام سالهای زندگیشه........

عدالت خدا

میگن خدا عادل هستش.................... 

 

این بزرگترین سوالیه که این چند وقته ازارم داده. 

 

معنی این حرف چیه٬چرا همه به این اعتقاد دارند٬واقعا درسته؟؟؟؟؟ 

 

اگه واقعا خدا عدالت داره پس این همه مصیبت بابت چیه٬این همه بلای که سر 

 

مردم میاد همشون نتیجه کارای خودشونه٬همش مجازاته ....؟ 

 

یا حتی بالعکسش....!؟ 

 

من نمیتونم به هیچ عنوان اینو قبول کنم..اصلا....... 

 

چرا باید یه دختر ۱۶ ساله بابت اعتیادو خونه نشینی٬کتک٬اذیت٬دعوا٬فشار٬بی پولیه پدرش 

 

مجبور بشه که درسو ول کنه بیفته تو خیابون واسه این که خرج خونوادشو بده......  

 

دختری که هیچ نقشی تو این بلای زندگیش نداشته.. 

 

یه لحظه خودتونو جای اون بذارید٬کسی که تا دیروز همه چی داشته !همه امکاناته زندگیش در 

 

حد عالی بوده٬حالا باید به خاطر اشتباه یکی دیگه تن به هر کاری بده....خووووووب به این موضوع 

 

فکر کنید٬چه حالی بهتون دست میده............................................؟ 

 

حالا خدا این دخترو میزاره جلوی پای من٬منی که مشکل دارم٬منی که اینقدر حساسم که  

 

نمیتونم برم ماهیگیری یا حتی نمیتونم یه گل بچینم٬اخلاق من طوریه که اگه به یکی تنه بزنم از  

 

عذاب وجدان شب خوابم نمیبره ٬خدا هم خووب اینو میدونه... 

خدا چرا باید این کارو با یکی مثل من کنه که طاقتشو ندارم٬به هر کس که بگی میگه داشته  

 

امتحانت میکرده٬اما مشکل اینجاست که خودش میدونه که من نمیتونم.. 

 

گیرم که منو امتحان میکرده جرم اون دختر چیه که باید زندگیش به گند کشیده بشه٬حتما اونم  

 

داشته امتحان میکرده!!!!!!!!!!!؟ 

 

درسته؟؟؟؟ 

   

نه به خدا ...درست نیست !٬این کمال بی عدالتیه٬این آخر ظلمه ٬این به خدا ستم هستش.. 

 

اون که میدونست من نمیتونم درد یکی دیگرو ببینم٬ پس چرا این کارو کردش٬اصلا چرا گذاشت  

 

عاشقش بشم٬چرا گذاشت تمام زندگیمو فداش کنم٬ چرا بازم زندگیش بهتر نشد ٬چرا زندگی  

 

منم خراب شد ٬چرا زندگی ما دو تارو بدتر کرد٬چرا بابشو نکشت که حداقل زندگی دختره یه کم  

 

بهتر بشه ٬چرا!چرا!چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.... 

 

 خدا یا.................... 

 

این عدالته.. 

 

اصلا زندگی من به جهنم ٬چرا زندگی اونو بهتر نمیکنی.... 

 

من که راضیم٬همه چیزمو گرفتی فدای سرت٬الانم که میگم بیا زندگیمم بگیر اما زندگی اونو سرو 

 

سامون بده٬اخه چرا اینقدر ظالمی تو!پس این عدالتت که میگن کوشش خدایا............ 

 

اصلا هستی......................... 

شرمندگی

حالم خیلی بده٬یه نا امیدیی بزرگ تو وجودم چنگ انداخته.... 

 

میدونم که همش تقصیر خودمه اما اصلا نمیتونم با خودم راه بیام. 

 

خدا هیچ کسیو از بالا به پایین نراره٬خیلی خیلی سخته که بتونی دوباره پاشی.... 

 

نمیدونم تا کی بتونم با این نوع زندگی کنار بیام٬اما مطمعنم که نمیتونم از پسش بر بیام٬٬٬ 

 

از این که پیش عزیزترین کس زندگیم بازم شرمنده بشم وحشتو استرس سرتا پای وجودمو 

 

میگیره٬این فکر که وقتی من نمیتونم تامینش کنم اون باید چی کار کنه اشتیاق مرگو تو دلم  

 

میندازه.............................

اذیتم میکنه

خدا یا اینقدر اذیتم نکن.... 

 

به خدا جز تو کسی واسم نمونده٬اینقدر منو نرون. 

 

چقدر به درو دیوارم میزنی تا کی باید خوردم کنی 

 

قبول٬ناشکری کردم٬قدرتو ندونستم اما به خداییت قسم این بلاها حقم نیستا 

 

بی معرفت یه روز بالاخره دستم بهت میرسهها٬اذیتم نکن ........................... 

 

خداااااااااااااااا٬از اسب انداختی تورو به هر چه که دوست داری از اصل نندازم...

بیکاری

  همیشه میدونستم که نباید هیچ وقت بزنم بیرون   


هیچ احدی با زور نمیتونست منو دک کنه.اونجا تمام زندیگیم بود همه چیزم بود

 

 

۲۰سال عمرم گذاشتم اینجا٬ زندیگیم٬عشقم٬درسم٬دوستام٬خوشیام٬همه چیزم

  ......... حتی بابام   

  ا ما هر چقدرم ادم قوی باشه وقتی کرامتش پایمال میشه٬شخصیتش زیر سوال میره

 

  

دیگه کارد میخوره به استخونش٬دیگه هیچ نیروی جلودارش نیستش

    

 همین بلا سرم اومد٬یه روز دیگه نتونستم٬خودم میدونستم اگه بزنم بیرون چه بلای سرم 

 

   میاد٬اما گفتم گور باباش٬هر چی بادا باد٬به خودم گفتم ۲۹ مثل سگ زندگی کردی حالا  فکر  

 

کن  آدمی٬مثل بقیه باش ٬بگو بخند ٬خوشحال باش٬عشق و حالتو کن پسر 

  

زدم بیرون تا خورد نشم اما زندگی خوردم کرد٬بی معرفت داغونم کرد  

 

بیچارم کردش٬به خدا خیلی سخت که ادم همه چیو از اول شروع کن ٬٬٬همه چیو  

 

حتی عشقو 

 

همیشه یه چیز تو گوشم بود که هیچ وقت عاشق نشو پسر اما ۵ سال پیش این کارو کردمو خرش  

شدم٬کم اوردمو همه چیزمو بابتش باختم٬٬ 

 

 

 

 
  
  

فکر میکردم این شروعشه اما غافل از این که مدتهاست داره تموم میشه

......پنجمین ماهِ بیکاریم هستش

    پنج ماه عذاب کشی

پنج ماه نخوابیدن

پنج ماه آرزوی مرگ کردن

پنج ماه توهم

پنج ماه فکر خود کشی

پنج ماه بدبختی

حقارت

استرس

فشار

فرار

دروغ دروغ دروغ دروغ دروغ.....!!!!!!!!!!!؟